در آینده ای نزدیک به طنز سیاه، یک صنعت پر رونق بیماری های افراد مشهور را به طرفداران وسواس خود می فروشد. تلاش های کارمند سید مارچ برای سوء استفاده از سیستم زمانی که او را درگیر یک معمای بالقوه مرگبار می کند نتیجه معکوس می دهد.

داستان دختری به نام جوی که به همراه پسرش(جک) در اتاقی زندانی شده است. این اتاق یک نورگیر در سقف و یک در مجهز به سیستم امنیتی دارد که رمز آنرا، مردی به نام نیک می‌داند. جوی که نزدیک 7 سال در این اتاق زندگی می‌کند، به دنبال راهی است تا همراه پسرش از آنجا فرار کند.

یک دشمنی بین دو کنترل کننده ترافیک هوایی شکل می گیرد: یکی خودسر و مصمم در حالی که دیگری محدود و آرام است، که به طور اجتناب ناپذیری بر زندگی آنها تأثیر می گذارد.

حماسه ای پسا آخرالزمانی که چندین جدول زمانی را در بر می گیرد و داستان بازماندگان یک آنفولانزای ویرانگر را روایت می کند که تلاش می کنند جهان را از نو بسازند و دوباره تصور کنند و در عین حال بهترین چیزهای از دست رفته را حفظ کنند.

شرکتی بنام ریپو برای فروش اعضای بدن انسان ها با مردم قرار داد می بندد و مهلتی را تعیین می كند تا آنها پول اعضای خریداری شده را بدهند. اگر آنها نتوانند در زمان موعد به قراردادشان عمل کنند، شركت شكارچیان خود را به سراغ آنها می فرستد تا آنها را كشته و اعضا را پس بگیرند...

داستان یک برده به نام میلو را روایت می کند که به مبارزات گلادیاتوری می پردازد در این بین عشق یکی از دختران خاندان پادشاهی به سراغش می آید که آتشفشان عظیم شهر پمپی فوران کرده و به زودی شهر را نابود خواهد کرد.

داستان سنجابی به نام سارلی که از پارک محل زندگی خود رانده شده و حالا مجبور است در میان شلوغی‌های شهر زنده بماند. دست بر قضا او غنیمتی گران‌بها می‌یابد که سارقان دزدیده بودند.

داستان در مورد زوج سالمندی هست که با مقامات محلی برای ساخت خانه های جدید در مناطق روستایی نیوبرانزویک، در جنگ هستند...

در آینده ای نه چندان دور، هنگامی که زمین به ویرانگاهی بایر تبدیل شده است، یک دلاور و رزمجوی آمریکایی بنام الی تلاش می کند تا با حفظ راز کتاب مقدس آینده بشریت را نجات دهد...

مردمان شهری به طور ناگهانی همگی به یك كوری مسری مبتلا می شوند جز زنی ( مور ) كه استثنائا كور نشده و جامعه اش را می بیند كه چطوری حد و مرزها را پشت سر می گذارند...

داستان فیلم با برآمدن هیولاهایی غول پیکر به نام کایجو از دریاها آغاز می شود . انسانها برای مبارزه با کایجوها ، روبوت هایی به نام جَگِر می سازند که این روبوت ها از طریق ارتباط عصبی با دو انسان کنترل می شوند...